سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** اگر میرحسین رئیس جمهور بود، مملکت گلستان میشد!؟
«علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «نظارت استصوابی و جمهوریت» نوشت: «اگر انتخابات ۸۴ به صورتی پیش میرود که آقای احمدینژاد روی کار میآید یا انتخابات ۸۸ به صورتی میشود که آقای احمدینژاد باقی میماند و میدان رقابت مخدوش میشود و آن بلا بر سر مهندس موسوی میآید و این بلا بر سر کشور میآید، دود آن به چشم مردم میرود. الان هم این موضوع را کاملا احساس میکنیم؛ ناکارآمدی حاکمیت به جایی رسیده که امروز مردم در کوچکترین مسائلشان دچار بحران هستند و چرخ زندگیشان نمیچرخد».
صوفی در ادامه نوشت: «شاید مردم از آزادیها و شعارهای انقلاب که «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود، گذشته باشند اما حداقل انتظار عدالت از جمهوری اسلامی داشتند که وجود ندارد و اقتصاد هم که کاملا یک اقتصاد نئولیبرالیستی شده و اساسا رهاسازی به معنای مطلق اتفاق افتاده و هیچ کنترلی بر اوضاع وجود ندارد و در نتیجه همه این موارد، مردم همه امید و تکیهگاه خودشان را از دست دادهاند. همه این موارد نتیجه دخالت بیرویه شورای نگهبان تحت عنوان نظارت استصوابی است که حاکمیت را از نیروها و مدیران کارآمد تهی و خالی کرده و فضا را برای افرادی که دنبال مطامع و منافع شخصی هستند، باز گذاشته است تا آنجا که ما شاهد اختلاسهای نجومی و فسادهای گسترده هستیم. همه اینها به هم ربط دارند و از جایی نشأت میگیرد که مربوط به نظارت استصوابی میشود».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد: «راهحلهایی که در گذشته برای حل این مشکل به نظر میرسید، هنوز هم میتواند کارساز باشد و آن، اصلاح قانون انتخابات بود...تنها راه همین است و در غیر اینصورت همچنان ما شاهد افت و خیزها خواهیم بود و هر روز جمهوری اسلامی بیرنگ و بیرنگتر میشود؛ طوری که لفظی بیشتر از آن باقی نمیماند».
این فعال سیاسی اصلاح طلب با سیاه نمایی مطلق وضع موجود، این وضعیت را ناشی از ناکارآمدی حاکمیت نامیده است. این در حالی است که دولتِ اصلاح طلبان در هفت سال اخیر علیرغم در اختیارداشتن امکانات گسترده و دارابودن اختیارات فراوان، دچار قصور و تقصیرهای فراوان شده است.
گویا آقای صوفی دچار ضعف حافظه شده است. وی چندی پیش با اذعان به امکانات و اختیارات گسترده دولت گفته بود: «مدتهاست که شاهد تشکیل نهاد جدیدی تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی متشکل از سران قوا و به ریاست رئیسجمهور با اختیارات بسیار بالا و فراقانونی هستیم. بدین نحو که اگر چیزی را مصلحت دیدند که در قانون وجود نداشته میتوانند اجرا کنند و بعداً به مجلس مراجعه کرده و آن را قانون کند. آقای رئیسجمهور در این حد اختیارات دارد اما اتفاق خاصی نیفتاده است».
وی در اظهارنظری دیگر با انتقاد از عملکرد دولت روحانی گفته بود: «کسی از افزایش اختیارات سخن میگوید که از اختیارات فعلی خود استفاده کرده باشد. این حرفها از سوی کسی پذیرفته است که عملکرد قابل قبولی در عرصه اختیارات موجود داشته باشد، بعد بگوید من در برخی موضوعها به بنبست خوردم که اگر اختیارات بیشتری داشته باشم، میتوانم خدمات بیشتری ارائه دهم...الان دولت آقای روحانی به ضعف متهم، و دولت فشلی است. ایشان نتوانتسته از اختیارات موجود استفاده کند یا اصلاً اراده استفاده از این اختیارات را ندارد و در حال حاضر هم دارد وقتکشی میکند. آقای روحانی روزمرگی میکند».
«عبدالله ناصری» مشاور خاتمی نیز چندی پیش در اظهارنظری مشابه گفته بود: «توجه داشته باشید که دولت در سالهای قبل خیلی مسائل کم اهمیتتر از کرونا را هم نتوانست مدیریت کند...من معتقدم انتظار مدیریت این شرایط از آقای روحانی اساسا انتظاری واهی است زیرا او مدتهاست که به طور جدی نشان داده هیچ برنامهای ندارد و دچار روزمرگی شدید است ... اگر آقای روحانی این وزرای ضعیف و نالایق را از دور خود کنار بزند و یکسری آدمهای باتجربه را برای مدیریت کرونا روی کار آورد، در همین شرایط تحریم و با همین محدودیت منابع هم میتوان تصمیمات خوبی گرفت».
صوفی در این یادداشت مدعی شده است که «انتخابات ۸۸ به صورتی میشود که آقای احمدینژاد باقی میماند و میدان رقابت مخدوش میشود و آن بلا بر سر مهندس موسوی میآید و این بلا بر سر کشور میآید، دود آن به چشم مردم میرود». وی با تطهیر سران فتنه، گناه نابخشودنی این افراد در مطرح کردن «دروغ تقلب» و به آشوب کشاندن کشور و شورش فتنه گران علیه جمهوریت و اسلامیت نظام را بزک کرده است.
یک سوال، اگر میرحسین در انتخابات ۸۸ پیروز می شد، وضع کشور گلستان می شد. چندی پیش «مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه ۸۸ گفته بود: «فرض کنید نامزد انتخابات سال ۸۸ در سال ۸۴ نامزد میشد که بدون تردید رأی میآورد و ۸ سال رئیس جمهور میماند و تا سال ۹۲ کشور با روش اصلاحات اداره میشد. آیا وضع کشور این بود؟ تحریم جهانی میشدیم؟ دلار چند برابر میشد؟ سرنوشت مسائلی مانند آزادیهای سیاسی و اجتماعی همین بود؟ مگر درخشان ترین دوره اقتصادی پس از جنگ، دولت دوم اصلاحات نبود؟ اگر بلافاصله بعد از دولت دوم اصلاحات، آن پیشرفتها تداوم مییافت، شرایط امروز چگونه بود؟ ».
اصلاح طلبان مدعی هستند که اگر میرحسین موسوی رئیس جمهور ایران میشد، کشور گلستان میشد. این ادعا در حالی است که در سال ۹۲، تعداد زیادی از اعضای اصلی ستاد میرحسین موسوی در دولت روحانی حضور یافته و پستهای ارشد مدیریتی دریافت کردند.
برای نمونه، «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی سابق در دولت روحانی، یکی از نفرات اصلی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی بود. شخصی که با مدیریت ناکارآمد، قیمت مسکن را حدود ۶ برابر گران کرد و مشکلات عدیدهای را برای مردم ایجاد کرد.
بیژن زنگنه، نعمت زاده، اسحاق جهانگیری، علی ربیعی، حسین فریدون، اکبر ترکان، عیسی کلانتری، ابتکار، نوبخت و. ..همگی از اعضای ارشد ستاد میرحسین موسوی در سال ۸۸ بودند.
** ترامپِ پیروز، دیگر با تهران مذاکره نمی کند
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «ترامپِ پیروز هم با تهران مذاکره نمی کند» نوشت: «"فرانک فون هیپل" دستیار سابق شورای امنیت ملی آمریکا در مصاحبه با شرق گفت:"(در شرایط فعلی) اگر ترامپ موفق شود که در مقایسه با برجام به توافقی جامعتر و گستردهتر با ایران دست یابد، این توافق در انتخابات تا حدی میتواند به کمک او آید؛ اما موقعیت ترامپ بهدلیل سیاستهای داخلی او وخیم است نه سیاست خارجی».
دستیار سابق شورای امنیت ملی آمریکا در پاسخ به این سوال روزنامه شرق که «اگر موضوع ایران به بعد از انتخابات موکول شود، در صورت پیروزی ترامپ تنشها میان تهران و واشنگتن افزایش خواهد یافت یا دو کشور به سمت تنشزدایی گام برمیدارند؟» گفت: «ترامپ نشان داده فردی بسیار غیرقابل پیشبینی است؛ اما او و نزدیکان، اطرافیان و مشاورانش که در دولت حضور دارند بهشدت تحت تأثیر اسرائیل، عربستان و امارات متحده عربی هستند و این دولتها هم ایران را تهدیدی علیه خود میدانند و امیدوارند ایالات متحده در برابر ایران ایستادگی کند و باعث تضعیف تهران شود. بنابراین انتظار ندارم که ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات هم بهدنبال رفع تنش با ایران باشد».
روزنامه شرق در ادامه از این مقام سابق آمریکایی پرسید «اگر بایدن در انتخابات به پیروزی برسد چشمانداز روابط واشنگتن- تهران چگونه خواهد بود؟ آیا بایدن خواهد توانست بهراحتی به توافق هستهای با ایران بازگردد؟» وی در پاسخ گفت: «فکر کنم بایدن موفق به این کار شود؛ اما در این مسیر با مخالفت گستردهای در کنگره مواجه میشود...فراتر از موضوع برجام، درباره تواناییهای بایدن برای کاهش تنش در خاورمیانه هم تردید دارم».
در هفته ها و ماه های اخیر فعالین و رسانه های اصلاح طلب به دفعات تاکید کرده اند که نباید فرصت را از دست داده و در اسرع وقت باید با ترامپ مذاکره کنیم، چرا که همچنان این احتمال وجود دارد که وی در انتخابات پیروز شود و اگر این اتفاق رخ دهد، ترامپِ پیروز در انتخابات، دیگر تمایلی برای مذاکره با تهران ندارد.
اصلاح طلبان اصرار دارند که هر چه سریعتر مذاکره کلید بخورد، اما این طیف به این سوال پاسخ نمی دهند که مذاکره برای چه!؟ برای لغو تحریم ها!؟ مگر همین ۵ سال پیش مذاکره نکردیم!؟ تحریم ها لغو شد!؟
اصلاح طلبان در سال ۹۴ به گونه ای درباره دستاوردهای مذاکره و توافق با آمریکا تبلیغ کردند که برخی مردم با جشن خیابانی در تهران تصور کردند که در پسابرجام قیمت دلار حدود هزارتومان خواهد شد!؟ آیا در پسابرجام قیمت دلار به هزارتومان کاهش یافت!؟
مقامات آمریکایی(هم دموکرات و هم جمهوری خواه) بارها تاکید کرده اند که هدفشان از مذاکره، دائمی کردن محدودیت های هسته ای ایران و تعمیم این محدودیت ها به حوزه های دیگر از جمله صنعت موشکی و قدرت منطقه ای ایران است.
لغو تحریم ها نیز هیچ جایگاهی در برنامه مذاکراتی آمریکا ندارد. موضوع لغو تحریم ها صرفا به عنوان یک وعده از سوی طرف آمریکایی(هم دموکرات و هم جمهوری خواه) مطرح می شود.
روزنامه شرق در دی ماه ۹۴ تیتر زد که «امضای کِری تضمین است؛ اطمینان تهران از امضای برجام»؛ آیا امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین بود!؟ با اینکه بی اساس بودن این تیتر بارها ثابت شده است، با اینحال این روزنامه اصلاح طلب باز هم اینگونه القاء می کند که باید هر چه سریعتر با آمریکا مذاکره کنیم.
اصلاح طلبان پیش از این ترامپ را فردی «دیوانه» و «مزاحم» و «آنرمال» نامیده بودند. حالا همین طیف مدعی است که میتوانیم با این دیوانه ی مزاحمِ آنرمال به توافقی برد-برد رسیده و باید هر چه زودتر مذاکره را کلید بزنیم! به نظر شما این طیف سیاسی آیا کوچکترین شناختی از دیپلماسی و زبان مذاکره دارد!؟
**مجلس یازدهم با انتخابات اصولی تشکیل نشد!
«حسن رسولی» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «مجلس کنونی در مواجهه با مشکلات فراروی کشور از قبیل افزایش پرسرعت سطح عمومی قیمتها، کاهش اشتغال و افزایش بیکاری و آثار و پیامدهای منفی رکود اقتصادی کسب و کار در اثر بیماری کرونا از یک سیاست راهبردی دقیق طراحیشده و ازپیش تعیینشده تبعیت نمیکند و از طرفی با هدف اثبات هویت متفاوت خود با مجلس دهم به دنبال عکسالعملهای کمتر حسابشده است...همه این مسائل کنار هم جمع شدند تا نتوان حساب جدی تا به امروز روی مجلس یازدهم باز کنیم چرا که این مجلس با یک انتخابات اصولی و صحیح تشکیل نشد».
این عضو شورای شهر پنجم تهران که همه اعضای آن اصلاح طلب بوده و در پروسه انتخاب آنان، نظارت استصوابی شورای نگهبان نیز وجود نداشته، به مجلسی که حدود ۲ ماه از آغاز فعالیتش سپری شده، خرده گرفته و مدعی شده که عملکرد مجلس یازدهم موجب شده که نتوان روی آن حساب جدی باز کرد.
این موضع گیری قبیله ای و غرض ورزانه در حالی است که شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب تهران حدود سه سال از فعالیتش سپری شده است.
در هفته های گذشته، «محسن هاشمی» رئیس شورای شهر تهران اذعان کرد که شهرداری و شورای شهر اصلاح طلب در سه سال اخیر علیرغم در اختیار داشتن امکانات لازم، حتی یک کیلومتر مترو نیز نساختند! شهرداری اصلاح طلب در این سه سال حتی یک اتوبوس نیز به ناوان حمل و نقل شهری تهران اضافه نکرده است.
شورای شهر اصلاح طلب تهران، انتخاب «محمدعلی نجفی» به عنوان شهردار را نیز در کارنامه خود دارد. همان شهرداری که شعارش این بود که «تهران را به شهری امن و آرام برای زنان تبدیل می کنیم» اما چندی بعد با سلاح غیرمجاز همسر دومش را- که ۳۰ سال از او جوانتر بود- در حمام خانه به طرز فجیعی به قتل رساند.
شورای شهر اصلاح طلب در سه سال اخیر صرفا مشغول عوض کردن اسامی خیابان های شهر است. این اقدام غیرحرفه ای و عجیب موجب شده است که کارشناسان امور شهری، نام این شورای شهر اصلاح طلب را «شورای اسم و فامیل» بنامند.
اکنون به دلیل توقف توسعه مترو در سه سال اخیر و همچنین عدم توسعه ناوگان اتوبوس رانی شهر تهران، مردم در دوران کرونا در استفاده از مترو و اتوبوس با مشکلات عدیده ای مواجه شده اند. اما اعضای این شورا بجای مطالبه گری از شهرداری و تلاش برای بهبود اوضاع، همچنان مشغول سیاسی بازی هستند.